نقد رمان نویسنده می خواهد فصل ها زود تمام کند تا جایی که بعضی از فصل ها آخرش معلوم نیست و شخصیت دختر داستان به نام مهتاب برادری هفت ساله دارد به نام کوروش که طوری بیان شده در رمان که گویی یک مرد پنجاه ساله هست و نصیحت و جملات معروفی بکار می برد و مثل می گوید مهتاب برادره بزرگی دارد به اسم میلاد که اصلا شخصیتش معلوم نیست و در یک خانه زندگی میکنن اما زمانی که کسی مریض میشه از خونواده اون وقت میلاد فقط برای کمک می آید دعواهای زیادی مهتاب انجام میدهد که نصف آن ها مبهم می ماند و نویسنده سر سری قصه را رد میکند ولی درکل خوب هست و طولانی نیست بخونید
نظرات شما عزیزان: